توليد مواد مخد ردرافغانستان
 راسخ راسخ


كشت خشخاش در افغانستان چنان با معيشت، فرهنگ و امنيت مردم اين كشور گره خورده كه بسياري معتقدند مبارزه با آن، خود مستلزم آماده شدن براي يك جنگ داخلي است. بيشتر دهقانان افغانستان، پرورش هر چيزي غير از خشخاش را در مزارع خود كاري احمقانه مي دانند. سودي كه از كشت اين ماده عايد آنان مي شود 10 برابر بيشتر از برداشت گندم در مزارع افغانستان است. آمريكا از طرح جديدي براي مبارزه با توليد موادمخدر در افغانستان سخن به ميان آورده است. براساس اين طرح قرار است در سال مالي آينده 780 ميليون دالر بودجه اضافي براي تامين يك رشته تدابير تازه از جمله نابودي مزارع خشخاش، آموزش عمومي و كمك به ايجاد راه هاي جايگزين امرار معاش براي دهقانان تخصيص داده شود. طرح جديد آمريكا در حالي مراحل تدارك خود را پشت سر مي گذارد كه سازمان ملل در گزارشي اعلام داشته كه توليد موادمخدر در افغانستان به طور چشمگيري افزايش يافته و به تمامي ولايات افغانستان سرايت كرده است. براساس گزارش دفتر مبارزه با موادمخدر سازمان ملل متحد، افغانستان بار ديگر عنوان بزرگ‌ترين توليدكننده موادمخدر را در جهان به دست آورده و هم اكنون 87 درصد ترياك مصرفي در دنيا را تامين مي كند. اين گزارش مي افزايد در حال حاضر درآمد حاصل از اين تجارت چيزي معادل 3 ميليارد دالر در سال است. براساس برخي گزارش ها در حالي كه توليد موادمخدر در افغانستان طي سال هاي آخر حكومت طالبان در اثر اعمال شديد محدوديت از سوي اين رژيم بر دهقانان بسيار كاهش يافته بود، هم اكنون 1300 كيلومتر مربع از اين مزارع زير كشت خشخاش هستند كه در نوع خود در افغانستان بي سابقه است. اكنون مبارزه عليه اين روند از سوي آمريكا و دولت افغانستان در حالي آغاز مي شود كه اين كشور با اقتصادي بر پايه توليد موادمخدر زندگي مي‌كند. تا پيش از اين، اقدامات دولت كرزي براي مبارزه با كشت خشخاش تنها مبتني بر استفاده از روش سمپاشي براي از بين بردن مزارع خشخاش بوده است. صرف نظر از پيامدهاي غيرصحي اين روش و تاثير آن بر سلامتي مردم، اين نوع مبارزه به دليل عدم مواجهه با ذي نفعان اصلي اين تجارت در افغانستان چشم انداز روشني را براي كنترول موادمخدر در افغانستان ترسيم نمي كند. در طرح جديد آمريكا تلاش شده است تا ضمن افزايش سطح آگاهي عمومي از طريق آموزش، جايگزين هايي واقعي نيز به دهقانان معرفي شود. اين در حالي است كه برخي معتقدند وجود بي قانوني در نواحي حساس افغانستان، اجراي چنين برنامه هايي را غيرممكن خواهد ساخت.
در اين صورت مجريان طرح جديد براي دستيابي به اهداف آن مجبور هستند در برخي مناطق با جنگ سالاراني كه گروه هايي از دهقانان را در كشت خشخاش رهبري مي كنند، رودررو شوند و اين بدين معنا است كه بايد براي از سرگيري بي ثباتي در افغانستان حاضر شد. در كابل به وضوح مي توان اكنون سرمايه هايي را كه از راه فروش موادمخدر وارد روند بازسازي در اين شهر مي شوند، احساس كرد. اين سرمايه چنان وسوسه انگيز است كه حتي مقامات دولتي، افسران پليس و جنگ سالاران وفادار به دولت كرزي را براي بهره مند شدن از اين خوان نعمت، آلوده كرده است. اقدامات ضربتي نيز تاكنون علاوه بر اينكه اغلب تنها به افزايش مقطعي قيمت موادمخدر كمك كرده، هيچ گاه با دستگيري عوامل بزرگ قرين نبوده‌است. در اين ميان، جنگ سالاران تنها برندگان اين روند هستند. افزايش قيمت در واقع تنها جنگ سالاران را به سرمايه و پول بيشتر مي رساند. برخي از كمك رسانان سازمان ملل در افغانستان از جنگ سالاراني سخن مي گويند كه در كنار آمريكايي ها در برابر طالبان جنگيدند و هم اكنون در مزارع تحت كنترول خود در ننگرهار طي هر برداشت بيش از 70 تن ترياك به دست مي آورند. بدين ترتيب طي برنامه هايي كه تاكنون براي مبارزه كشت موادمخدر در افغانستان به اجرا درآمده است، بيشتر اقشار فقير جامعه و دهقانان بي بضاعت مورد هدف قرار گرفته و بدنه اصلي اين تجارت همچنان دست نخورده و درامان باقي مانده است. در حال حاضر بيش از 3 ميليون دهقان به همراه خانواده هايشان از راه توليد و كشت موادمخدر در افغانستان امرار معاش مي كنند و هر نوع طرح ضربتي و غيرريشه اي تنها به اين قشر فشار مي‌آورد. در حال حاضر دهقانان به كشت هيچ ماده ديگري غير از خشخاش نمي انديشند. دست كشيدن از اين ماده بدان معنا است كه آنان بايد خود را براي گرسنگي و مرگ فرزندانشان آماده كنند. بدين ترتيب كشت خشخاش افغانستان را به سرزميني رها شده و غرق در تجارت موادمخدر تبديل كرده است كه سامان دادن به آن مستلزم وجود يك سرمايه هنگفت و آماده شدن براي يك جنگ داخلي است. هم اكنون افغانستان دوراني از روند بازسازي پس از جنگ داخلي را سپري مي كند كه موفقيت در آن بيش از هر چيز نيازمند ثبات و آرامش است. بدين ترتيب در حالي كه به عقيده سازمان ملل كشت موادمخدر اصلي ترين تهديد عليه امنيت، دموكراسي، ثبات و بازسازي افغانستان به حساب مي آيد، آغاز جنگ عليه آن نيز مي تواند به مهم‌ترين عامل در مختل ساختن حركت سريع تر اين كشور به سوي برقراري امنيت و دموكراسي تبديل شود. مبارزه اصولي با مواد اكنون به دور باطلي گرفتار آمده كه شايد رهايي از آن نيازمند درگير شدن در جنگي ديگر باشد. اين جنگ اگرچه باز هم يك جنگ داخلي خواهد بود، اما شايد جنگ موادمخدرمناسب ترين نام براي آن باشد.
شتاب فزاينده توليد موادمخد ر پس از 11 سپتامبر بنا بر گزارش دفتر موادمخدر سازمان ملل (UNODC)، در سال 2004 ميلادى، تعداد مصرف كنندگان انواع موادمخدر در جهان رقمى حدود 185 ميليون نفر برآورد شده كه % 3 جمعيت جهان را شامل مى شود و 4‎/% 7آن را سنين 15 تا 64 ساله تشكيل مى دهد. براساس ارزيابى هاى انجام شده، مشتقات شاهدانه بويژه ماريجوانا، عمده ترين ماده مصرفى در جهان است. مواد محرك از نوع (آمفتامين ها، متاآمفتامين ها و اكستسى) با مجموع 30 ميليون مصرف كننده، در رديف دوم قرار دارد. مواد افيونى شامل هروئين، ترياك و مرفين با 15 ميليون و كوكائين با 13 ميليون مصرف كننده نيز در رديفهاى سوم و چهارم قرار دارند. همين برآوردها نشان مى دهد كه آينده بازار هروئين در جهان به وضعيت توليد در افغانستان متكى است و شواهد بر افزايش قابل توجه كشت خشخاش در افغانستان به عنوان محل توليد سه چهارم ترياك جهان، طى سنوات اخير، دلا لت دا رد. اضافه مى نمايد كه سطح كشت جهانى خشخاش در سال 2003 با % 6 كاهش، در مقايسه با سال قبل از آن به رقمى معادل 169‎هزار هكتار بالغ گرديده است. در سال 2003 حدود % 90 خشخاش جهان در سه كشور افغانستان، ميانمار و لائوس كشت شده است. البته بدليل اقدامات انجام شده در راستاى معاش جايگزين براى دهقانان و امحاء مزارع و افزايش آگاهى توليد کنندگان خشخاش، شاهد كاهش كشت در ميانمار و لائوس و متأسفانه افزايش سطح ارا ضى زير كشت در افغانستان به ميزان % 8 در مقايسه با سال قبل از آن بوده ايم. با اين وجود از مجموع 169‎هزار هكتار اراضى زير كشت خشخاش در سال 2003 ميلادى، در جهان 4765 تن ترياك توليد شده است. در حال حاضر بيش از 80‎هزار هكتار از اراضى افغانستان زير كشت خشخاش است كه با توجه به شرايط آب و هوايى مناسب، از هر هكتار 45 كيلوگرام ترياك برداشت مى شود (اين موضوع در جنوب شرق آسيا معادل 13 كيلوگرم ترياك در هر هكتار مى باشد كه قابل توجه است). افغانستان با توليد 3600 تن ترياك در سال ،2003 در حقيقت عرضه كننده ترياك جهان بوده است. شواهد نشان مى دهد كه توليد ا فغانستان بزودى تا مرز 5000 تن در سال خواهد رسيد. بگونه اى كه هيأت اعزامى سازمان ملل به اين كشور در ماههاى مارچ و اپريل ،2004 اين ادعا را مورد تاييد قرار داده است! ارزيابى هاى سازمان ملل حكايت از آ ن دارد كه مبدأ اصلى حدود % 90 ا ز مواد افيونى موجود در اروپا، افغانستان است و مسير بالكان هنوز به عنوان عمده ترين مسير ترانزيت هروئين از مبدأ افغانستان به مقصد اروپا محسوب مى شود. همچنين اغلب محموله هاى ترانزيتى از مبدأ افغانستان به آسياى ميانه را هروئين تشكيل مى دهد و اين در حاليست كه محموله هاى ترانزيتى از طريق ايران و پاكستان غالباً ترياك و مرفين است. ضمناً گزارشات واصله حكايت از وجود دهها آزمايشگاه خانگى توليد هروئين در شرق و شمال شرق افغانستان و در نزديكى مناطق مرزى دارد. به گفته نماينده عالى سازمان ملل در افغانستان، با افزايش توليد ترياك در اين كشور و نابود شدن زيربناهاي اقتصادى افغانستان در طى ربع قرن اخير و بدليل بروز جنگهاى مختلف، حدا قل 10 سال وقت لازم است تا صنايع توليد اين ماده مخدر در كشور افغانستان بطور كامل از بين برود. وي اضافه مى نمايد كه ارتباط باندهاى مافيايى، تروريسم بين المللى و وجود دستهاى پنهان، پيچيدگى موضوع را چندين برابر كرده و حجم گسترده تجارت و گردش مالى 1500 ميليارد دالر در سال و فعاليت بيش از 10 ميليون نفر در رابطه با قاچاق موادمخدر، مؤيد اين موضوع مى باشد. بايد گفت كه درآ مد نا شى از توليد مواد مخدر در افغانستان (ترياك و مشتقات آن) در سال 1999 ميلادى، 25 ميليارد دالر اعلام شده در حاليكه تنها 185 ميليون دالر آن به دهقانان افغانى رسيده ! يعنى كمتر از % 1 و مابقى سود نا شى ا ز اين تجارت مرگ (بالغ بر %99) نصيب سوداگران، دلالان و باندهاى مخوف مافيايى شده است. بعد از حوادث 11 سپتامبر، سقوط طالبان كشت خشخاش و توليد مواد مخدر شتاب فزاينده اى به خود گرفته و متأسفانه تحرك سريع باندهاى مافيايى، وضعيت نابسامان اقتصادى، بازگشت مهاجرين و مهمتر از همه فقدان حاكميت با ثبات و مقتدر در افغانستان، بر دامنه اين تهديد افزوده است. اداره مبارزه با مواد مخدر دريک اطلاعيه ديگر اعلام کرد ، تولید تریاک در افغانستان در سال 2004 در مقایسه با سال 2003 با 64 درصد افزایش به بیش از چهارهزار تن رسید . پیش بینی می شود این رقم در سال زراعی کنوني افغانستان بیش از این افزایش یابد . اداره مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل همچنین اعلام کرده است که میزان تولید هرویین در افغانستان در سال 2004 ، بیش از 500 تن بوده و این در حالی است که تقاضای جهانی هرویین بین 300 تا400 تن است . با توجه به روند روبه رشد تولید مواد مخدردر افغانستان پیش بینی میشود در سال 2005 عرضه جهانی هرویین ا ز تقاضای آ ن پیشی می گیرد و این وضعیت سوداگران مرگ را به یافتن بازارهای تقاضای جدید ترغیب خواهد کرد که پیامد آن ، تهدید هرچه بیشتر امنیت اجتماعی در سطح بین المللی است . بر اساس آمارهای سازمان ملل ، همه ساله بیش از یکصد هزار نفر در جهان بر اثر مصرف هرویین جان می بازند . افزایش تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان در حالی صورت می گیرد که پس از سقوط طالبان و باحضور نیروهای خارجی و نهادهای بین المللی در این کشور انتظار میرفت تولید این پدیده شوم در افغانستان ریشه کن شود .اما در عمل ته تنها چنین نشد ، بلکه با افزایش عرضه مواد مخدر بویژه هرویین ، حتی بیش از تقاضای جهانی نیز ،روبرو هستیم . ناظران سیاسی ، یکی از دلایل اصلی افزایش مواد مخدر در افغانستان را حضور نیروهای خارجی و عملکرد آنان در این کشور می دانند . زیرا دولت انگلستان که بعد از دخالت نظامی مشترک آمریکا و انگلیس درافغانستان مسئولیت مبارزه با مواد مخدر را برعهده گرفته است ، تاکنون اقدام جدی برای مبارزه با کشت خشخاش در این کشور انجام نداده است .از آنجا که کشورهای غربی مقصد اصلی جذب قاچاق مواد مخدر در افغانستان هستند ،گفته میشود مافیای موادمخدر در این کشورها با بهره گیری از توان بالای مالی خود درنهادهای قدرت نفوذ کرده و مبارزه جدی با مواد مخدر را با مانع روبرو کرده است .در هر حال ،مبارزه جدی با مواد مخدر در افغانستان نیازمند عزم ملی، همکاریهای فنی و مالی بین المللی است .
دراین میان تشکیل سریع ارتش و پلیس ملی و ایجاد زمینه خروج نیروهای بیگانه میتواند مبارزه جدی با مافیای مواد مخدر و همچنین کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان تسریع کند . در پي افزايش انتقاد از عملكرد انگليس در مبارزه با مواد مخدر افغانستان، دولت لندن اعلام كرد كه در سال جاري ميلادي 100 ميليون دالر براي مبارزه با موادمخدر در افغانستان هزينه ميكند. به اعتقاد ناظران سياسي اين اقدام دولت انگليس بيشتر يك حركت تبليغاتي است . چرا كه حدود چهارسال است ا نگليس بر اساس مصوبات اجلاس بن عهده دا ر مسئوليت مبارزه با مواد مخدر در افغانستان است .اما دراين مدت دولت انگليس عملكرد موفقي نداشته و توليد موادمخدردر افغانستان افزايش يافته است . به همين دليل عملكرد انگليس در مبارزه با موادمخدر در افغانستان با انتقاد مجامع بين المللي روبرو شده است .اكنون دولت آمريكا نيز با بهره برداري از اين فرصت ، در صدد محدود كردن حوزه اختيارات انگليس در افغانستان برآمده است. طبق برخي گزارشهاي منتشر شده ،آمريكا قصد دارد از اواسط بهار آينده ، مسئوليت مبارزه با موادمخدر در افغانستان را برعهده گيرد.به نظر ميرسد اين موضوع نگراني انگليس را برانگيخته است . سفر چندي قبل جك استرا و وزير خارجه انگليس به كابل واعلام اينكه دولت انگليس قصد دارد بودجه مبارزه با مواد مخدر در افغانستان را افزايش دهد مويد اين مطلب است . بنابراين مي توان گفت: كه مبارزه با مواد مخدر افغانستان به موضوعي سياسي و عامل رقابت لندن و وا شنگتن درعرصه تحولات داخلي افغانستان تبديل شده است .آمريكا باادعاي كمك به مردم افغانستان و حل مشكلات آنان به افغانستان لشگر كشي كرد .اما در اين مدت بر معضلات و مشكلات اين كشور افزوده شده است . روزنامه ايزوستيا چاپ مسكو در اين باره نوشت: پس از حضور نظامي آمريكا در افغانستان هر سال مقادير عظيمي از ترياك كه در حقيقت زير پرچم آمريكا در افغانستان توليد ميشود وارد بازارهاي مصرف مواد مخدر ميشود و امنيت اجتماعي و منطقه اي را به خطر مياندازد. در هر حال مجامع منطقه اي انتظار دارند كشورهاي اروپايي براي مقابله با موادمخدر درافغانستان اقدام جدي تري انجام دهند . زيرا عمده توليدات مواد مخدر در افغانستان به كشورهاي اروپايي ترانزيت ميشود و مردم ا ين كشورها را به شدت نگرا ن كرده است .اين در حالي است كه آمريكا و انگليس با سوء استفاده از اين نگراني ميكوشند با بهره برداري ا ز مساله موادمخدر در افغانستان ، حوزه نفوذ خود را در اينكشور گسترش دهند. افزایش تدریجی فساد اخلاقی در افغانستان پس ا ز مواد مخدر معضلی است که نسل جوان این کشوررا در معرض خطر جدی قرار داده است و مردم افغانستان بویژه محافل سیاسی و مطبوعاتی این کشور بشدت ابراز نگرانی کرده اند . در همین زمینه شيخ آصف محسنی ضمن هشدار در مورد عواقب گسترش فساد اخلاقی در این کشور ، این معضل را نتیجه افزایش حضور غربیها در افغانستان دانسته است . وی همچنین تصریح کرد که مردم افغانستان در گذشته با بیماری ایدز که یکی از پیامدهای فساد اخلاقی است بیگانه بودند، اما اکنون به دلیل حضور غربیها در افغانستان این بیماری درکشور در حال گسترش است . آمریکا و برخی دیگر ا ز کشورهای غربی بخاطرنابودي القاعده و طالبان و برقراری دموکراسی به افغانستان لشکرکشی کردند اما در عمل نه تنها برنامه های انها در حد شعار باقی ماند ، بلکه عملکرد ا ين نیروها در افغانستان مشکلات و معضلات جدیدی را تحمیل کرده است . رفتار و عادات نیروهای غربی حاضر در افغانستان با سنتهای ملی و مذهبی افغانستان کاملاً ناسازگار است . برهمین اساس رفتار این نیروها تاثیر بسیار نامطلوبی بر جامعه سنتی بخصوص نسل جوان افغانستان دارد . علاوه براین ، کشورهای غربی با درپیش گرفتن سیاستهای برنامه ریزی شده در قالب فعالیتNGO ها و موسسات وابسته آنها، فرهنگ و ارزشهای غربی را با هدف کم رنگ کردن اعتقادات و ارزشهای سنتي در افغانستان رواج می دهند. دولت انگليس مبلغ 70 ميليون پوند (112ميليون دالر) را طي يك برنامه 3 ساله براي ايجاد مرکزمبارزه با موادمخدر اختصاص داده است. با اين پول، 50 كارشناس انگليسي آموزش واحد هاي مبارزه با مواد مخدر افغانستان را آغاز كرده اند. فارغ التحصيلان اين دور هسته محوري بخش جديد مبارزه با مواد مخدر در پوليس ملي را كه اداره مبارزه با موادمخدر ناميده مي شود تشكيل خواهند داد. دولت انگليس همچنين قصد دارد تا تجهيزات دراختيار پوليس مرزي افغانستان قرار دهد تا به منظور بستن گذرگاههاي قاچاق موادمخدر در طول مرزهاي ايران، پاكستان و تاجيكستان به سرعت به مناطق دوردست برسد. با اين وجود، متاسفانه تاكنون مقدار بسيار اندكي از منابع مالي و كمك هاي وعده داده شده از سوي انگليس پرداخت شده است. بااندوه زياد، ازيکطرف درکشورهنوزتفنگ وتفنگداروفرمانده وپاتکدارازحاکميت فراوان برخورداراست وازجانب ديگرعدم علاقه مندي براي نابودي اين ماده کشنده ازجانب قدرتمداران به نظرميرسد که اين مشکل خانمانسوزبه اين زودي حل نخواهد شد . آنتوني ماريا كاستا، مسول دفتر مبارزه با موادمخدر سازمان ملل متحد نيز اخيراً دلسردي مقامات افغاني را تكرار كرده و گفته است: من متوجه شده ام كه بودجه اداره مبارزه با موادمخدر افغانستان كه نهادي بسيار مهم است فقط 3 ميليون دالر مي باشد كه آن نيز اصلاً پرداخت نشده است. با چنين وضعي از آن اداره انتظار مي رود كه با اقتصاد 2/1 ميليارد دالري قاچاق موادمخدر مبارزه كند. اين امر هيچ تناسبي با واقعيت ندارد. اگرچه طرح هاي ارائه شده از سوي دولت افغانستان و انگليس سودمند است، اما به دليل عدم تأمين منابع مالي موردنياز آنها قادر نبوده اند كه نقش چنداني در عرصه مبارزه با توليد موادمخدر در افغانستان ايفا كنند.
به علاوه نبود طرح هاي جايگزين براي تأمين ضرورت هاي دهقانان كه زندگي شان به توليد موادمخدر وابسته است هم مزيد بر علت است. براي موفقيت برنامه مبارزه با موادمخدر در افغانستان بايد به موازات اجراي برنامه هاي ريشه كني ترياك برنامه هاي ديگري براي اجراي كاشت محصولات جايگزين و توسعه زيربناهاي روستايي نيز انجام شود. دولت افغانستان قادر نيست تا ممنوعيت توليد ترياك را به ويژه در مناطق دورافتاده توليد اين محصول اعمال كند. اجراي اين برنامه نيازمند جلب اعتماد عمومي است كه آن هم يك فرآيند بلندمدت مي باشد. براي كشورهايي همچون تايلند، تركيه و پاكستان كه با مشكلات مشابهي مواجه بوده اند. در پرتو نتايج ناراضي كننده برنامه كنوني مبارزه با موادمخدر افغانستان، ممكن است چند نسل طول بكشد بااين روند کنوني که جريان دارد ، تا پيشرفت محسوسي در اين زمينه در افغانستان حاصل گردد.
August 28th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات